اعتماد و خودباوری و یقین در دست یابی تعالی و توسه اقتصادی از مهمترین آثار و مولفه های اقتصاد مقاومتی برای یک جامعه تحت تحریم است چراکه شکل گیری مهندسی فرهنگی اقتصاد مقاومتی رابطه مستقیمی با افکار عمومی دارد و باید در کسب اعتماد این افکارو باورها تلاش کرد . بطور کلی مدیریت افکار مردمی و افکارسازی اقشار مختلف جامعه زمینه ساز تعادل و تکامل این مهندسی بوده و در شکل گیری عوامل تاثیر گذار در جامعیت مهندسی فرهنگی در نظام اقتصادی مفید وموثر خواهد بود . چرا که اقتصاد مقاومتی به معنای اقتصاد خودکفا، مولد، مستقل و شکوفایی است که در برابر همه فشارها بتواند مقاومت کند و ستون های جامعه را به استواری محافظت نماید. بنابراین فرهنگ و نظام مهندسی فرهنگی در این مقوله با عنوان یک موضوع تاثیرگزار مورد توجه باید قرار گیرد تا از این مهندسی بتوانیم به اهداف بلند اقتصاد مقاومتی دست یابیم. با توجه به این رابطه بین اقتصاد مقاومتی و مهندسی فرهنگی آموزه های اسلامی نیز مورد توجه خواهد بود چراکه از نیاز های اساسی جامعه اسلامی از دیر باز اقتصادی مقاومتی است و در صدر اسلام مصادیق زیادی در این مورد بیان شد که میتوان به تحریم اقتصادی پیامبر اسلام در شعب ابوطالب اشاره کرد که پس سه سال این مقاومت به پیروزی ختم شد . ازسوی فرهنگ اسلامی به دو موضوع همچون گرایش های مادی و فطری انسان توجه خاص دارد زیرا نیاز های اساسی بشر برای زیستن مرکب از نیاز های مادی چون غذا و لباس ، نیاز های جسمی و جنسی .. و نیازهای عاطفی و احساسی است که در واقع صعود ،تعالی و کمال انسان در تشکیل اجتماع به این نیازهابستگی دارد . به هر صورت دین مبین اسلام در تشکیل جامعه اسلامی مهندسی اقتصاد مقاومتی را در قالب فرهنگ وباورهای اعتقادی امری ضروری میداند و براین اساس جامعه اسلامی را ، جامعه ای میداند که به نیازهای اقتصادی افراد به درستی پاسخ دهد . چراکه مهندسی فرهنگ اسلامی معتقد است که قوام ودوام جامعه اسلامی بعنوان یک اجتماع عظیم مردمی نیازمند به یک اقتصاد با قدرت و تداوم بخش است .به این خاطر است که دشمنان اسلام اولین نقطه ای را که مورد هجمه قرار دادن فرهنگ و اقتصاد است. . اقتصاد مقاومتی به جامعه اسلامی کمک می کند تا ضمن تامین یکی از مهم ترین مولفه های جامعه یعنی آسایش و اقتصاد، اجازه ندهد تا دشمن از نقطه ضعف جامعه استفاده کرده و با تیرهای زهرآگین تحریم و فشار، جامعه را فلج کند؛ اقتصاد مقاومتی جامعه را چنان مصون می دارد که این نقطه ضعف به یک نقطه تحرک و پرش برای جامعه مطرح شده و جامعه اسلامی را به عنوان یک الگوی برتر به جهانیان معرفی نماید؛ زیرا توده های مردمی که جز دنیا هدفی ندارند، به این نتیجه و باور می رسند که اگر دنیا بخواهند سبک زندگی اسلامی را در پیش گیرند. اقتصاد مقاومتی به معنای اقتصادی که بر منابع انسانی و مالی و مادی داخلی جامعه تکیه کرده است و با عناصری از خلاقیت، باور و اعتماد، همه نیازهای خود را تولید و تامین می کند و مستقل و خودکفا از دیگران به راه رشد و شکوفایی خود ادامه می دهد، این امکان را به جامعه اسلامی می دهد تا همه فشارهای سلطه گران و مستکبران را تحمل کرده و آنها را پس زندو در این راستا مهندسی فرهنگی در بالا بردن اعتقادات و باورهای جامعه اسلامی در رسیدن به اهداف اقتصاد مقاومتی رابطه نزدیک و تاثیرگزار دارد که لزوم این مهندسی در این عرصه امری ضروری است . با توجه به این لزوم است که موتور محرکه فعالیت های روزانه ،ماهانه ،سالانه انسانی براساس بینش و نگرش افراد جامعه به حرکت در میاید و این یعنی رسیدن به اقتصاد مقاومتی. از سویی اسلام فلسفه زندگی انسان رابراساس شناخت و معرفت نسبت به خود و هستی میداندکه سبک زندگی او را تحت تاثیر قرار می دهد بینش ها، نگرش ها و باورهای انسانی است که سبک زندگی و نیز جهت و حتی میزان تحرکات بشر را تعیین می کند. بنابراین، دست یابی به اقتصاد مقاومتی متکی به باور وجود توانایی در خود در برابر تحرکات دشمن سلطه گر است. اگر کسی باور نداشته باشد که می تواند بر سرپای خود بایستد و در همه جنبه ها به نیازهای خود پاسخ دهد و یا جامعه ای که چنین باوری را ندارد نمی تواند تحرکاتی برای خودکفایی و استقلال اقتصادی داشته باشد. هم چنین اگر جامعه ای باور نداشته باشد که دشمنانی سلطه گر بر آن هستند تاجامعه را نابود سازند و بر آن سلطه یابند، هرگز اقتصاد مقاومتی برای رهایی از فشارهای دشمنان شکل نخواهد گرفت. برخی بر این باورند که اصولا نمی توانیم یا این که تصور دشمن، توهمی بیش نیست و همواره بر طبل نمی توانیم و تو هم دشمن می کوبند تا جامعه به نوعی باور منفی از جهت توانایی و بی خیالی از نظر دشمن برسد. بنابراین، می بایست جامعه به این باور برسد که با این باورها و فرهنگ ها میتواند بر استفاده از فرصت های پیش آمده توسط تحریم های دشمنان براین اهداف پلید دشمن فائق آید و به خودباوری برسد که تحریم دشمنان در اضمحلال جامعه تاثیر گزار نخواهد بود .. از همین جا باید گفت که بر مسئولان جامعه و اولیای امور است که مهندسی فرهنگ اقتصاد مقاومتی را در دستور قرار دهند؛ زیرا نهادینه کردن مهندسی فرهنگی اقتصاد مقاومتی در ایجاد رفتار های اقتصادی و تامین ساختار اسلامی بینش و نگرش افراد مفید واقع خواهد شد و افکار عمومی به این امر خواهند رسید که توانایی آن را دارند که همه نیازهای اقتصادی خود را پاسخگو باشد و هرگونه فشار دشمنان را نیز دفع کند. رویکرد مهندسی فرهنگی در رسیدن به اقتصاد مقاومتی : 1 – شناخت ارکان ، انواع و لایه های فرهنگ جامعه 2 – تعالی اندیشه ها و اخلاقیات و حتی رفتارهای در پذیرش این اقتصاد 3 – خودباوری در رسیدن به توانمندیهای اقتصادی در همه بخشها 4 – افزایش تولیدات مختلف در همه عرصه با استفاده ار توانمندیهای موجود داخلی 5- هدایت یک سو جامعه در همه حوزه ها ازجمله سیاست ، امور نظامی ، مذهبی ، هنری ،ورزشی ، اموزشی و........ 6 – استقلال فرهنگی و اقتصادی و رسیدن به خود کفایی در همه عرصه ها 7 – نا امیدی و یاس دشمنان و پیروزی شرافتمندانه جامعه اسلامی از جمله ایران در مقابل هرگونه تحریم . 8 – بالا رفتن روابط بین المللی با سایر کشور بر اساس کیفیت و کمیت تولیدات اقتصادی . 9 – تحرک و پویای جامعه با ایجاد اشتغال جوانان 10- اتحاد و همدلی سیاست مداران ودولت مردان جامعه در تقابل با دشمنان در جهت رشد و تعالی جامعه در همه عرصه ها 11- تعمیق بخشیدن فرهنگ آموزش وپرورش در لایه های جامعه در جهت تعالی فنون در همه بخشها 12 – جلوگیری از هر گونه مسائلی چون بی عدالتی ،رشوه خواری ، زر اندوزی ، و.... 13 – اصلاح زیربنایی در نظام جزیی درون سازمانی با استفاده از راهبردهاو خط مش های اقتصادی مهندسی فرهنگ اقتصادی درکنار مهندسی فرهنگی به معنای احیای نوع متفاوتی از مدیریت جامع اقتصادی نظام کشور است که بر اساس آن اهداف جامعه از حاشیه به متن آورده می شود و در انتخاب هر راهبرد، خط مشی، طرح برنامه مدنظر قرار می گیرد. مقام معظم رهبری با توجه به نیازهای جامعه اسلامی، مهندسی فرهنگ را در دستور کار مسئولین قرارداده اند. ایشان به عنوان یک نخبه و روشنفکر اسلامی در مقام مدیریت فرهنگ، با تولید مفاهیم و اصطلاحات جدید بر آن است تا فرهنگ جامعه را به درستی بازسازی و اصلاح نماید وبراساس اسلام ناب محمدی به معاصرت بکشاند. ایشان با ایجاد اصطلاح و مفهوم اقتصاد مقاومتی بر آن شد تا نیازهای راهبردی جامعه را شناسایی و به جامعه معرفی کند و ایشان را در این جهت مدیریت نماید. البته از آن جایی که فرهنگ را همگان می سازند گام اصلی را می بایست درگام نخست مدیران ارشد نظام و سپس از طریق رسانه ها همه بخش ها و سطوح جامعه بردارد تا اقتصاد مقاومتی شکل گیرد. بنابر این، برای دست یابی به اقتصاد مقاومتی نخست می بایست مدیریت فرهنگ سازی به جهت تغییرات متناسب و لازم از طریق مهندسی فرهنگ اقتصادی انجام گیرد تا جامعه درمسیری قرار گیرد که به دو اصل توانستن و مقاومت در برابر فشار برسد و شکل جدیدی از اقتصاد و تولید را سامان دهد که ضمن برآورده کردن همه نیازهای اساسی جامعه، در برابر هرگونه فشار سلطه گران و مستکبران مقاومت کند و از استقلال و خودکفایی بهره مند شود و به مسیر رشد و شکوفایی خود ادامه دهد.